سهر

سهر

سهر در گویش دو سه هزار سال پیش یعنی قرمز یا فولاد گداخته و در جنوب سهر چند تپه قرمز رنگ وجود دارد که نقطه آغازین سهر از چشمه کنار تپه بوده است و به همین علت نام این روستا سهر 'گردیده است.
سهر

سهر

سهر در گویش دو سه هزار سال پیش یعنی قرمز یا فولاد گداخته و در جنوب سهر چند تپه قرمز رنگ وجود دارد که نقطه آغازین سهر از چشمه کنار تپه بوده است و به همین علت نام این روستا سهر 'گردیده است.

عکس دسته جمعی

21 مهرماه سال 1395 - روز عاشورا
قلعه روستای سهر


عکس از آقای محمد شجاعی(حاج اکبر)

نماز خواندن بچه ها

مسجد صاحب الزمان سهر
22 شهریور سال 1395


عکس از آقای علی شجاعی(حاج محمد)

ولادت امام هادی (ع) مبارک

ز سوی عرش رحمن، نوید شادی آمد / بشارت ای محبان، امام هادی آمد
کجایی یابن زهرا بده عیدی مارا / که روح عشق و ایمان امام هادی آمد

حضرت امام هادی(ع) دهمین چراغ فروزان هدایت، در نیمه‏ی ذی حجّه‏ی سال ۲۱۲ ق در قریه‏ای در نزدیکی مدینه به دنیا آمد. مادرش سَمانه معروف به سیّده می‏باشد. ابوالحسن ثالث کنیه‏ی حضرت و هادی، نقی، مرتضی، فقیه، امین و متوکل، از القاب آن امام هستند. مُعتَصِم، واثق، متوکل، مُنتَصَر، مُستَعین و مُعتزّ از خلفای دوران حیات امام هادی(ع) بوده‏اند. پنج فرزند برای آن حضرت ذکر شده است. امام هادی(ع) پس از شهادت پدر بزرگوار خود، در سن هشت سالگی به امامت رسیده و عهده‏دار ولایت مسلمانان گردید. آن حضرت در همان دوران خردسالی، آن چنان از علم و هوشیاری و کمالات فوق العاده‏ای برخوردار بود که اطرافیان را حیران می‏نمود. امام دهم، همچنین در راستای انتشار مکتب تشیع به تربیت شاگردان متعددی پرداخت که حضرت عبدالعظیم حَسَنی، ابن سِکّیت اهوازی، ابوهاشم جعفری، جعفر بن سهیل و اسماعیل بن مهران از آن جمله‏اند. آن حضرت در تحکیم و استواری فقه و عقاید و فرهنگ تشیع، همت جدی و وسیع نمود و در این راستا، کتاب‏هایی نوشت که رساله‏هایی در ردّ جَبْر و تَفویض، اثبات عدل، احکام دین و نیز تفسیر صَحَّةُالخِلقَه و... از آن جمله‏اند.



احادیثی از امام هادی علیه السلام:


إیّاکَ والحَسَدَ فَإنَّهُ یَبینُ فیکَ، ولا یَبینُ فی عَدُوِّک؛
مبادا حسد ورزى؛ که اثرش در تو آشکار می‌شود و در دشمنت آشکار نمی‌شود.

مَن جَمَعَ لَکَ وُدَّهُ و رَأیَهُ فَاجمَعْ لَهُ طاعَتَکَ
هر کس نهایت دوستی و رأی[نیکش] را به تو عرضه کرد ، تو نیز نهایت فرمانبری‏ات را به او ابراز کن

الغِنی قِلَّةُ تَمَنّیکَ وَ الرِّضا بِما یَکفیکَ
توانگری ، کمی آرزو و رضایت به چیزی است که تو را بسنده است

مَن هانَت عَلَیهِ نَفسُهُ فَلا تَأمَن شَرَّهُ
از شرّ کسی که خودش را سبک شمارد ایمن مباش

الهَزءُ فُکاهَةٌ السُّفَهاءِ و صِناعَةُ الجُهّالِ
ریشخند کردن ، شوخی کم‏خردان و کردار نادانان است

السَّهَرُ اَلَذُّ لِلمَنامِ وَ الجُوعُ یَزیدُ فی طیبِ الطَّعامِ
شب بیداری ، خواب را لذّت بخش‏تر و گرسنگی ، خوراک را گواراتر می‏کند